اقتصاد ایرانی: در شرایطی که دولت از طریق سیاست های مانند خروج از رکود اقتصادی قصد دارد به وضعیت اقتصادی کشور سروسامان دهد، همچنان نگرانی ها در مورد وضعیت بانکی کشور و حتی سطح کیفی تولیدات کارخانه های ایرانی ذهن تحلیلگران اقتصادی را درگیر کرده است.
به گزارش خبرآنلاین، یکی از اهداف کوتاه مدت دولت این است که با افزایش میزان صادرات، به تامین ارز مورد نیاز در بازار بپردازد و همزمان با بهبود شرایط مالی صنایع کشور، نرخ بیکاری کاهش یابد. اما در حال حاضر به نظر می رسد که تولیدات داخلی به دلایل مختلف قابلیت رقابت در بازارهای جهانی را ندارد. عزیز اکبریان، نائب رییس اول کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی هم چنین اعتقادی دارد. گفت و گوی با او در همین زمینه صورت گرفته است.
دولت به سمت بهبود وضعیت اقتصاد کشور از طریق اجرای سیاست هایی مانند خروج از رکود می رود ولی نکته ای که ذهن تحلیلگران را درگیر کرده این است که اساسا کالاهای ایرانی تا چه اندازه توان رقابت در بازارهای جهانی را دارند؟ یعنی اینکه با فرض بهبود وضعیت اقتصاد با قصد صادرات، اساسا چقدر می توانیم در بازارهای صادراتی حضور داشته باشیم؟
زمانی قادر به رقابت با شرکتهای خارجی در دنیا هستیم که کالای ما از نظر کیفیت و کمیت مطلوب ارزیابی شده و قابل عرضه باشد. ما باید شاخصهای لازم را در نظر بگیریم و در تولیدات اعمال کنیم تا بتوانیم با بازارهای جهانی رقابت کنیم. برای رسیدن به چنین هدفی باید عرصه رقابت تولیدات داخلی در کشور را فراهم کنیم. تا زمانی که بازار رقابتی برای تولیدات داخل نداشته باشیم نمیتوانیم به رقابت در بازارهای جهانی فکر کنیم.
چطور می توان به این شرایط رسید؟
شرکتهای مختلف باید سرمایه گذاری کنند و موانع ورود سرمایه و بکارگیری آن در کشور را کم کنیم. محدودیت هایی هم برای مقابله با کالاهای قاچاق یا ورود برخی سرمایه ها داریم که اینها به مثابه مُسَکن عمل میکنند و در کوتاه مدت بازدهی دارند ولی در طولانی مدت ارزش گذاری به تولید داخلی است که می تواند رقابت را در اقتصاد ایجاد کند. در بررسی شاخص رقابتپذیری در اقتصاد کشورها بخصوص در نظام های اقتصادی مبتنی بر کارایی نیروی انسانی مجرب و آموزش دیده اهمیت دارند. ما در ایران شاید از نظر آموزش نیروی انسانی ضعف داشته باشیم اما مهم پشتیبانی از بازار است. ببینید ما در حال حاضر سود 20 درصد، 24 درصد و 30 درصد داریم که در عمل تولیدکننده را تبدیل به کارمند بانک میکند. اگر دولت از طریق گمرک ورود کالاها را کنترل کند و محدودیت ورود کالاهای خارجی به کشور دنبال شود، تولیدکنندگان با این وضع می توانند ادامه بدهند اما به محض باز شدن بازارها ما با این سود، توان مقابله با آنها را نداریم.
متوسط منطقی سود چقدر است؟
در کشورهای دیگر سود چهاردرصد مطرح است اما اینجا با 24 درصد سود، ما برای تعامل اقتصادی با دنیا و حفظ تولید داخلی با مشکل مواجه ایم. از طرف دیگر بهتر است که هرچه سریعتر تسهیلات مربوط به صادرات را فراهم کنیم. تولید کنندهای که همیشه نقطه عملش بازار داخلی باشد، برای رقابت با رقبای خارجی در بازارهای خارجی آمادگی پیدا نخواهد کرد. تولید معطوف به صادرات با ایجاد تسهیلات و اعطای امکانات از سوی دولت و اتخاذ سیاستهای درست امکان پذیر است. ما امیدواریم دولت جدید با تدابیری که دنبال می کند تحولی در این عرصه ایجاد کند اما به نظر من، دولت گامهای کُند و ضعیفی بر میدارد که ما را عقب مانده تر میکند. ما نیازمند حرکت های جهادی هستیم. منظورم از حرکت های جهادی، حرکت هایی است که موانع را از سر راه بردارد و سیستم بانکی را اصلاح کند و کیفیت کالاها را دنبال کند. فکر میکنم این حرکت در شش ماه و یا یک سال ممکن است ولی متاسفانه ما همیشه حرف از پنج سال و ده سال میزنیم و این باعث میشود عقب بیفتیم. پس کی میخواهیم شروع کنیم؟ این سوالی است که پاسخ به آن میتواند برای تمام شاخصهای اقتصادی از جمله رقابت پذیری مفید باشد.