بازگشت به بالای صفحه
FACEBOOK TWITTER RSS FEED JOIN US NEWSLETTER
print version increase font decrease font
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 مرداد 1396      12:16

فرصت تعمیم برجام در نفت کوتاه است

دو کارشناس ارشد حوزه انرژی می گویند: «فرصت‌ها برای بهره‌برداری از منابع نفت و گاز کوتاه است و نباید با بحث های کشدار، اصل موضوع که بهره‌برداری به موقع از میادین مشترک نفت و گاز است،به حاشیه برود؛ قراردادهای نفتی حالا برای صنعت نفت مهمترین اصل است.»

اقتصاد ایرانی: اگر سنگ بنای قراردادهای جدید نفتی تمرکز بر توسعه میادین مشترک نفت باشد، و سرعتی که همسایه ها در برداشت از منابع نفت و گاز دارند، حتما باید پذیرفت ما دیر شروع کردیم. اما می گویند، ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. هرچند دیر اقدام کردیم،اما قراردادهایی که در گذشته داشتیم هم دیگر جذابیتی برای سرمایه گذاران خارجی نداشت.
وقتی در آذر ۹۴ برای اولین بار از قراردادهای جدید نفتی رو نمایی شد،برخلاف انتظار سیل انتقادها شروع شد. دقیقا از همان موقع گروهی بنای ناسازگاری گذاشتند؛ از نفی کامل توصیه می کردند تا اصلاح مفاد قراردادها. رفت و آمد وزیر نفت به مجلس برای قانع کردن مجلسی ها و از طرف دیگر بیانیه های مختلف از سوی وزارت نفت در جواب اشکلاتی که رسانه ها می گرفتند شدت گرفت تا اینکه بالاخره بعد از چندین بار اصلاح، متن مورد قبول نمایندگان افتاد و در ۱۲ تیر سال ۹۶ اولین قرارداد شرکت ملی نفت ایران با توتال امضا شد. اما این تمام ماجرانبود. هنوز هم انتقادها ادامه دارد.برخی ها می گویند بایداین قرارداد متوقف شود، برخی می خواهند آن را اصلح کنند. در نهایت آنکه کمیته عالی نظارت بر قراردادهای نفتی مجلس قرارداد توتال را تایید کرده است.
حالا وقت اجراست؛ وقت جبران فرصت هایی است که از سالها از دست رفته است. فرصت هایی که پس از سال ها تحریم و عقب افتادگی ایجاد شده و این اتفاق بزرگی در صنعت نفت است.
به گزارش خبرآنلاین، در میزگری با حضور دکتر علی شمس اردکانی رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی و صنایع معاون ایران و نرسی قربان استاد دانشگاه و کارشناس شناخته شده حوزه نفت برگزار شد، به بررسی ابهام های این قرارداد پرداختیم. هرآنچه که سبب شد تا انتقادها به این مدل قراردادهای تازه افزایش یابد، محور این میزگرد بود.

در ادامه متن این میزگرد را می خوانید:

                                                                         ***********

دولت در یک سال و نیم گذشته تلاش کرد نقدهایی که به قراردادهای جدید نفتی وارد بود را اصلاح کند. با این حال انتقادهای وارده به این قرارداد سبب شد تا موضوع به هیات عالی نظارت بر قراردادهای نفتی مجلس کشیده شود.هرچند این روزها خبر رسیده که این هیات قرارداد توتال را تایید کرده،اما به نظر می رسد چالش ها و مخالفت ها برای قراردادهای بعدی وزارت نفت همچنان پابرجا باشد.به عنوان اولین سئوال،این مخالفت ها چه تاثیری بر صنعت نفت کشور و بر روی بحث جذب سرمایه گذار خارجی در صنعت نفت می گذارد؟

شمس اردکانی: همانطور که می دانید، تولید نفت و قیر در ایران سابقه چند هزار ساله دارد. حتی در شاهنامه فردوسی هم بخشی که جنگ های ایرانیان را مورد اشاره قرار می دهد، به « نفت اندازان» اشاره شده است که از چشمه های طبیعی نفت استفاده می کردند.روایت است که آنها گلوله پارچه ای را به نفت و قیر آغشته می کردند و توسط منجنیق به دژ دشمن پرتاب می کردند.به این کار «نفت اندازی»می گفتند.

نفت به شکل امروزی از دهه ۱۸۵۰ میلادی تولید شد. در ابتدا در آمریکا و بعد هم در قفقاز. منطقه ای هم در باکو وجود دارد که از میادین قدیمی گاز است. گاز به طور طبیعی از این میدان خارج می شد. به طوری که زمانی به دلیل ساعقه این چاه آتش گرفته  و آن آتش را آتش مقدس نامیدند. اولین نفت ایران، هم در جنوب کشور در نزدیک مسجد سلیمان ، درکنار چشمه های طبیعی ، به شکل امروزی استخراج شد. این نوع تولید، نسبت به گذشته استخراج نفت، هم ضریب تکنولوژی بالایی داشت و هم ضریب سرمایه بری اش به نسبت روش های قدیمی بالاتر بود. لذا به تدریج صنعت تولید هیدروکربن صنعت سرمایه بر و نیازمند به تکنولوژی های روزآمد شد. از نظر اقتصادی وقتی تکنولوژی و سرمایه با یکدیگر همراه می شوند، آن صنعت اهمیت بالایی پیدا می کند. یعنی هر صنعت جدیدی را در مقایسه با صنعت قدیمی را نگاه کنید توسعه آن در گرو سرمایه است.

اما ما در ایران به طور پایدار، هیچ کدام ازحلقه های تکنولوژی،سرمایه و نیروی انسانی متخصص را هیچ وقت با هم نداشتیم. از ابتدا که صاحب تکنولوژی نبودیم و هر وقت آمدیم تکنولوژی را یادبگیریم، از غافله عقب ماندیم. اگر از ابتدا میادین شناخته شده ای مانند میدان گچساران یا میدان مسجد سلیمان را داشتیم، می توانستیم سر فرصت با هر قراردادی به تدریج تولید را ساماندهی کنیم. اما کشفیات ما کامل نبود. این مشکل به خصوص در میادین مشترک بیشتر خود را نشان می دهد.

امروز هم بعد از یکصد و اندی سال وضعیت ما همین است. اگر در میدان مشترک بخواهیم با عراقی ها مسابقه دهیم، باز هم عقب هستیم. هرچند که ما از نظر تکنولوژی از عراقی ها جلوتریم، ولی عراقی ها از زمان صدام و حتی ۵۰ سال قبل تر هم به فکر مشارکت با خارجی ها بودند. درحال حاضر هم چون می دانند از تکنولوژی عقب هستند، قراردادهای جذابی برای جذب سرمایه خارجی و مشارکت بیشتر با

خارجی ها، حتی برای میدان مشترک با ما تدوین کرده اند. به همین دلیل هم هست که می بینم عراقی ها بهترین تکنولوژی و بهترین سرمایه را وارد کشورشان کرده اند و از مخازن میادین مشترک به سرعت در حال بهره برداری هستند. سرعت توسعه صنعت نفت در عراق به گونه ای شده که حتی بیش از سهم شان در حال برداشت از این میادین مشترک هستند.

اما مساله این است که ما برای برداشت از میدان های مشترک قرارداد چگونگی برداشت نداریم. حتی با کشوری مثل عراق که  امروز با ما دوست است، چنین قراردادی با هم نداریم. یعنی با وجودی که ما در آزادی موصل شریک این کشور هستیم، ولی در میدان های مشترک شریک نیستیم و هیچ قرار دادی بین ما وجود ندارد.

موضوع دیگر مربوط به بزرگترین ذخیره مشترک معروف به میدان گاز پارس جنوبی است که با قطری ها شریک هستیم وقطری ها به این میدان گنبد شمالی می گویند. برداشت در این میدان بستگی به ساختار مخزن دارد. چند لایه گاز و نفت وجود دارد که اگر برای چگونگی برداشت قرارداد نداشته باشیم، تنها یک مسابقه با نتیجه منفی برای ماست. اگر مبنا هم مسابقه باشد هرکسی که تکنولوژی و سرمایه گذاری بهتری داشته باشد بیشتر برداشت می کند. متاسفانه ما در دو دوره، عالما و عامدا در جذب تکنولوژی و سرمایه کوتاهی کردیم. یکی در دوره ای که آقای آقازاده وزیر نفت بود و دیگری در دوره آقای احمدی نژاد بود. آقای احمدی نژاد اعتقادی به سرعت در برداشت از این میدان را نداشت. لذا قطری ها با جذب سرمایه، تکنولوژی و نیروی انسانی ماهر بیشترین برداشت را به ثمر رساندند.

یک نویسنده عربی حدود بیست سال پیش راجع به رفتار دولت قطر نوشته بود که قطری ها طوری رفتار می کنند که انگار تپه ای پول ریخته شده و آنها می خواهند هر چه سریع تر پول را پارو کنند درحالیکه شریکشان ایران فقط نظاره گر است. آنها با همین ذهنیت و پیش داوری با بزرگترین شرکت های نفتی قرارداد بستند. حدود ده سال زودتر از ما آنها از این میدان مشترک برداشت کردند، ولی ما هنوز به درد چه کنم، چه کنم گرفتاریم.

هرچند در دولت اصلاحات تصمیم گرفته شد که برای توسعه این میدان با خارجی ها مشارکت کنیم، اما وقتی خارجی ها به پارس جنوبی رسیدند، عمر دولت هشتم رو به پایان بود. با این حال خوشبختانه در دولت اصلاحات تولید از میدان پارس جنوبی شروع شد و جایگزینی مصرف گاز به جای فرآورده نفتی تسریع شد. اما این کار نیمه کاره ماند.

زمانی به اتفاق آقای دکتر قربان پیشنهاد کرده بودیم که کشور تبدیل به یک هاب گازی شود. به طوری که هر کشوری که گاز می خواست امکان فروش داشته باشیم و هر کشوری که فروشنده بود، از آن بخریم. در قرارداد ترکمنستان نیز هدف همین بود که هر چه گاز ترکمنستان دارد، بخریم و به شبکه داخلی تزریق کنیم. هنوز هم معتقد هستم که ایران برای جذب تکنولوژی و سرمایه همچنان باید در این زمینه ها کار کند اما جذب سرمایه کار آسانی نیست. سرمایه خارجی یک روز هست و ممکن است فردا نباشد. به قول حضرت علی (ع) الفُرَصُ مرّوا کَمَرَّ السَّحاب، یعنی فرصت مانند ابر از بالای سر رد می شود، آن روز اگر استفاده کردید، برد کرده اید.

متاسفانه بعد از پایان دولت اصلاحات عده ای نابخردی کردند و لاجرم ما گرفتار تحریم شدیم. آن نابخردان موجب شدند سرمایه گذاران از ایران فرار کنند. پول فروش نفت هم معلوم نشد، چه شد. کشوری که با دست خود پول کشورش را ضایع می کند، معلوم است که خارجی نمی آید در آنجا سرمایه گذاری کند. خارجی ها حتما با خود می گویند اینها که به مال خودشان رحم نمی کنند، با سرمایه ما چگونه می خواهند رفتار کنند. مجموعه تحریم و بی عقلی موجب شد که سرمایه و تکنولوژی از ایران فرار کند و امروز ما از کشوری مانند قطر در میدانی که بزرگترین میدان گازی دنیا است، عقب بیفتیم.

البته در این میان هم عده ای هستند که از این جایگاه دفاع می کنند.برخی می گویند خوب شد که عقب افتادیم. برخی دیگر اعتراض می کنند که سرمایه گذار خارجی دستور دارد که اطلاعات مخازن ما را بگیرد به کشورهای دیگر دهد. در حالی که اطلاعات مخزن را همه دارند. امروز اگرنتوانیم سرمایه خارجی جذب کنیم ، حتما باید انتظار داشته باشیم که همین مقدار گازی که تولید می کنیم را هم نفروشیم و فقط مصرف کنیم. این درحالی است که ما کشوری هستیم با نیروی کار جوان، پس برای اینکه اشتغال و تولید داشته باشیم، بایستی سرمایه و تکنولوژی روز دنیا را داشته باشیم. سرمایه و تکنولوژی هم در کشور تولید نمی شود. کسانی که می گویند تولید تولید تکنولژی و سرمایه برای تولیدصیانتی از مخازن نفت و گاز می کنیم، دروغ می گویند. آنها می خواهند با اموال ملی مانند خوکچه آزمایشگاهی رفتار کنند. درحالی که نمی توان با اموال ملی آزمایش کرد.

به قول استاد ما پروفسور نورث با رانت نمی توان توسعه ایجاد کرد. با رانت فقط خشونت ایجاد می شود. دولت قبل پول نفت را می خواست هزینه توسعه کشور کند، اما هر کاری که کرد، گران تمام شد. امروز که شرایط مهیاست باید سرعت توسعه در تولید میادین مشترک نفت و گاز افزایش یابد. زمانش که برسد می توان برجام را ترمیم کرد. با جذب تکنولوژی و جذب سرمایه می توان اشتغال آفرینی کرد. به طور مثال در فاز ۱۱ یک سکوی حدود ۲۰ هزار تنی پیش بینی شده است که خوشبختانه آن را در داخل می سازند. نقشه، تکنولوژی و بخش بیشتر سرمایه را هم خارجی ها با خود می آورند. تجهیزات هم در نهایت در ایران ساخته می شود. بنابراین در جمع بندی سخنانم باید بگویم که تشکیک در مورد جذب سرمایه گذاری در واقع تشکیک در لزوم عقل است. اصلا کار جهلی، کار حرام است. خداوند در قرآن می فرمایند و أعرض عن الجاهلین از جاهلین دوری کنید.

اگر در گذشته با قراردادی با اسم بیع متقابل برای جذب سرمایه گذاری خارجی تمرین کردیم و توانستیم همان چارچوب را ادامه دهیم، اما امروز زمان اصلاح است. بهتر است بیشتر از دو سال برای تنظیم قرادادهای جدید وقت تلف نکنیم. هرچه زمان بگذرد مدل قراردادهای ما هم قدیمی تر می شود و جذب سرمایه گذار هم سخت تر خواهد شد. باید به دنیا نگاه کنیم، ببینیم آن ها چه می کنند، ما باید همان راهی را برویم که عقلای عالم رفتند. در غیراین صورت فرصت ها همان طور که گفتم از دست می رود.امروز فرصتی فراهم شده که می توانیم به دنیا بگوییم ما اهل تعامل هستیم. اسم این تعامل را «تعمیم برجام» می گذارم. با عمومیت دادن به برجام می توانیم در رشته های مختلف تکنولوژی و سرمایه برای کشور جذب کنیم که صنعت نفت و گاز کشور را توسعه دهیم.

کسانی که تحریم ایجاد را ایجاد کردند می توانند بگویند شرایط می توانست بهترین باشد، اما باید بدانیم که اگر توتال نیاید، بابک زنجانی می آید. شرمشان باد کسانی که تاجر انرژی شان بابک زنجانی بود،  با بانک ها و معاملات دروغین.

آقای دکتر شمس اردکانی، درباب ضرورت های جذب سرمایه گذاری خارجی صحبت کردند.اجازه می خواهم که سئوالم را از شما درباره نقدهایی که به این قرارداد وارد است،مطرح کنم. یکی از نقد ها به قرارداد توتال این است که چرا باید این قراردادها محرمانه باشد؟ استدلال وزارت نفت این بوده که ۵۰ درصد یک قرارداد حق طرف ایرانی است که انتشار بدهد.ولی طرف خارجی نمی خواهد جزییات قراردادش را با ایران را منتشر کند. نظر شما چیست؟

نرسی قربان: اگر به آمارها جهانی مراجعه کنید و جمع نفت و گازی که به عنوان ذخایر کشورها منتشر شده را محاسبه کنید چهار کشوری که بیشترین ذخائر را دارند و من واژه «کلوب 300» را به آنها یعنی کشورهایی که بیش از 300 میلیارد بشکه مجموع ذخایر نفت و گازدارند میدهم کشورهای روسیه، عربستان سعودی، ونزوئلا و ایران میباشند. در میان آنها ایران بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان را در اختیار دارد. کشوری که چنین ذخایری را دارد، باید فکر کند با این ذخایر در دراز مدت می خواهد چه کار کند. بررسی ها نشان می دهد که با مصرت کنونی بیش از100 سال منابع نفت و گاز در کشور داریم.

آیا هیچ اقتصاددانی می تواند بگوید ۵۰ سال دیگر وضعیت نفت چگونه خواهد بود؟ آیا به سرنوشت ذغال سنگ دچار نمی شود؟ آیا به اندازه کافی وقت داریم که از این موهبت الهی استفاده کنیم. اگر ما این نفت و گاز را به موقع استخراج نکنیم و سرمایه لازم از این منابع را ایجاد نکنیم، جوانان ما در آینده ممکن است دیگر نتوانند از این ذخایر برای ایجاد سرمایه برای بهینه کردن زندگی آینده استفاده کنند. نکته بسیار مهم این است که وقتی این قراردادها را نقد می کنیم، باید توجه داشته باشیم که در چه شرایط زمانی قرار داریم. با تغییرات اقلیمی که در پیش است و فشاری که برای مصرف در کشورها وجود دارد، آینده درخشانی برای نفت نمی توان تصور کرد. همانطور که می دانید تولید و مصرف خودروهای الکتریکی در دنیا رو به افزایش است. اگر این روند ادامه یابد، نمی توان پیش بینی کرد که ۴۰ سال دیگر نفت ارزش کنونی خود را خواهد داشت.بنابراین زمان ما برای نقد کردن این ذخایر بسیار محدود است.

حتی عربستان هم به دنبال این است ۵ درصد شرکت نفتی آرامکو را بفروشد. به عبارتی یک تریلیون دلار بگیرد و اقتصاد کشورش را از نفت جدا کند. ما هم نیاز داریم که جذب سرمایه و تکنولوژی را در اسرع وقت اجرایی کنیم.

اما ما مشکل قانونی داریم. قانون اجازه نمی دهد که  شرکت های خارجی با ما مشارکت و ارتباط نزدیکی داشته باشند.این درحالی است که در کشورهایی مثل نروژ، انگلیس و آمریکا قراردادهای امتیازی رواج دارد و این کشورها در توسعه صنعت نفت و گاز جلو افتاده اند.آقای زنگنه هم چندبار گفته اند که این شیوه یکی از ساده ترین قراردادهاست. روش کار هم ساده است؛ درصدی را به سرمایه گذار خارجی می دهید، تکنولوژی، تجهیزات و سرمایه را با خود می آورد و به همین ترتیب چون تا آخر شریک است و برای منافع خود ناچار است بهترین تکنولوژی ها را بکار گیرد.قرارداد بیع متقابل نه منافع ایران را تامین می کرد و نه برای شرکتهای بین المللی جذابیت داشت.

حتی قبل از تحریم ها خیلی از شرکت ها اعلام کرده بودند که حاضر نیستند با قرارداد بیع متقابل به ایران برگردند؛از جمله شرکت های استاتویل و توتال رسما گفتند که با قرارداد بیع متقابل در ایران سرمایه گذاری نخواهند کرد.تصمیم برای تدوین مدل جدید قراردادهای نفتی زمانی گرفته شد که نفت ۱۰۰ دلار در هر بشکه بود. وقتی نفت به 40 دلار کاهش یافت، من به شخصه شک داشتم که این قرارداد جدید برای نفت ۴۰ الی ۵۰ دلاری نیز جذاب باشند ،اما قرارداد توتال به من امیدواری داد که این قرارداد همچنان برای خارجی ها جذاب است. امیدوارم که قراردادهای بعدی نیز سریع تر منعقد شود که بتوانیم ذخایر نفتی را به پول تبدیل کنیم و این پول را برای آینده جوانان کشور سرمایه گذاری کنیم تا در آینده نیازی به تولید و فروش آن برای مخارج جاری کشور نباشد.

در مورد آن بخش از سئوال شما که پنهانی بودن قراردادها، اشاره کردید، معتقدم تا آنجایی که من اطلاع دارم، قرارداد تمام شرکت های نفتی در دسترس عموم نیست. قرارداد قبلی توتال یا انی ایتالیا هم در دسترس نبود. حال یک دفعه اعتراض می کنند که این قرارداد باید در دسترس عموم باشد. در روزنامه ها چاپ شود. اگر ما سابقه تاریخی داشته باشیم که قراردادهایمان شفاف بوده این موضوع باعث تعجب من نمی شد. اما در سی سال گذشته، سابقه نداشته که قراردادهای نفتی منتشر شود. در بقیه کشورها هم مانند قرارداد توتال با قطر این موضوع علنی نیست. اصلا روال این است. فشار برای شفاف سازی و انتظار قرارداد ایران با توتال به نظر من یک مسئله سیاسی است. من قول می دهم که حتی این قرارداد هم در روزنامه ها چاپ شود، ۹۹ درصد مردم ایران و حتی خیلی از متخصصان متوجه نشوند که این قرارداد طولانی که چاپ شده ،کجایش مشکل دارد یا کدام قسمتش درست است.در حالی که این قرارداد به طور کلی شفاف است. کلیات قرارداد IPC  هم با کنفرانسی که برگزار شد برای خیلی از کارشناسان روشن شد. جزییات هم بستگی به مذاکرات با شرکت ملی نفت دارد که حوزه نفتی که قرار است در آن سرمایه گذاری صورت بگیرد، چگونه خواهد بود. باید اجازه دهیم که این جذابیت را شرکت ملی نفت ایران ایجاد کند که جذب سرمایه سریعتر صورت بگیرد.

در دهه 1380 که تحریم های سازمتن ملل نبود موقعیت های سرمایه گذاری و انتقال تکنو لوژی را به دلیل اهمیت ندادن به جذب سرمایه از دست دادیم. برای مثال شرکت شل برای سرمایه گذاری در طرح تبدیل گاز به فراورده های نفتی به ایران آمد و بخاطر سخت گیری های ما طرح را به قطر برد و سرمایه گذاری حدود ۲۰ میلیارد دلاری در قطر انجام داد که گازش هم از میدان مشترک تامین میشود. درحالی که اگر این قرارداد را در سال ۲۰۰۴ اجرایی می کردیم،امروز ۱۴۰ هزار بشکه فرآورده نفتی درجه یک می توانستیم داشته باشیم که از گاز تولید شده از دو فاز پارس جنوبی تامین می شد و این رقم بزرگی برای اقتصاد کشور بود.

شمس اردکانی: آقای دکتر می گویند، نشد. ولی باید بگوییم نگذاشتند که این قرارداد در سال 2004  منعقد شود.یعنی فرصت را از کشور دریغ کردند.

نرسی قربان: باید قبول کنیم که در حال حاضر تکنولوژی توسعه صنعت نفت در کشور از کشورهایتوسعه یافته نفتی عقب تر است.درحالی که می توانستیم همان زمان اجرای همه فازهای پارس جنوبی را داشته باشیم. انتقاد هایی که امروزه مطرح می شود،همان زمان هم مطرح بود .اما نتیجه این شد که قطر از ما  در میدان مشترک گازی باایران سرمایه خارجی جذب کرد و جلو افتاد و ایران از این موقعیت محروم شد. امیدوارم که برای قراردادهای جدید چنین سرنوشتی رقم نخورد.

بحث دیگر منتقدان انتقال تکنولوژی است. می گویند در قراردادها به طور مشخص در رابطه با انتقال تکنولوژی بحثی نشده است.

نرسی قربان: همان زمان که قراردادهای جدید نفتی  برای اصلاح به دولت ارجاع شده فود، در مورد انتقال تکنولوژی جلساتی در نهاد ریاست جمهوری داشتیم. کسانی که منتقد این قرارداد هستند،هم در آن جلسات شرکت می کردند. در این جلسات به این نتیجه رسیدیم که انتقال تکنولوژی با دستور و قرارداد ایجاد نمی شود. هیچ شرکت و کشوری حاضر نیست، تکنولوژی درجه یک خود را که برای ابداع آن هزینه کرده،رایگان در اختیار کشور دیگری قرار دهد. نمی شود در قرارداد بگوییم هرچه تکنولوژی دارید را به ما بدهید. این پیشنهاد اصلا عملی نیست. انتقال تکنولوژی با همکاری و تعامل ایجاد می شود. من فکر می کنم افراد باهوشی که در صنعت نفت فعال هستند، در ضمنی که با توتال کار می کنند تکنولوژی آنها را یاد می گیرند.امروز شرکت هایی در کشور داریم که می توانند متانول تولید کنند، این تکنولوژی را با همکاری از خارجی ها یاد گرفته اند. تنها با تعامل می توان تکنولوژی را انتقال داد. نمی توان با دستور به تکنولوژی دسترسی پیدا کرد. تکنولوژی با متنی که در قرارداد نوشته می شود،هم منتقل نمی شود.

بحث دیگر فساد در قراردادهای قبلی است. شایعاتی مطرح است که توتال در قرارداد قبلی از وزارت نفت رشوه گرفته است. نظر شما چیست؟

شمس اردکانی: روایت است که در حوزه علمی مرحوم آیت الله العظمی حائری یزدی ره طلبه ای دزدی کرده بود.ایشان فرمودند: طرف اول دزد بوده، بعد لباس طلبگی را هم بدزدی پوشیده است. درباره فساد هم ابتدا باید ریشه آن در جامعه خشکیده شود. متاسفانه امروز گسترش فساد تنها در تجارت نیست. فسادهای مختلفی وجود دارد. البته برخی شرایط هم موجب می شود که فساد تسهیل شود.

در ده سال اخیر ما با پدیده ای به نام تجار تحریم روبرو شده ایم. تحریم موجب شد که فسادهایی ایجاد شود که در گذشته هرگز فسادهایی در این ابعاد نبوده است. بنابراین اگر فسادی به وجود می آید، ناشی از شرایط اجتماعی است. یکی از پیش شرط های اقتصاد فساد آمیز هم عدم شفافیت است. وقتی سازمان هایی داریم که تحت حسابرسی و بازرسی نیستند و به هیچ نهادی هم پاسخگو نیستند، معلوم است که فساد افزایش پیدا می کند. در دوران دانشجوئی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران، استادی داشتم که میفرمود، با کسی معامله کنید که بتوانید از او شکایت کنید. اگر پولتان را نداد، بتوانید خانه اش را مصادره کنید. الان در معاملات کسانی هستندکه پاسخگو نیستند. حسابرس نیز ندارند و یک دفعه سازمانی بدون مجوز هم ایجاد می کنند و پول مردم را می خورند. حداقل اگر سازمانی هم برای کاسبی نامشروع درست می کنند بهتر آنکه اسم مقدس بر آن نگذارند.

از سویی ، زمینه فساد مهم تر از عمل فساد است. اگر در یک توافق فسادآمیزی قراردادی امضا شد و شرایط امضا از طرف معامله احراز نشد، تردید نکنید که اصل آن قرارداد فساد است. نمونه اش می شود، قرارداد کرسنت. بانی قرارداد و مدیر کرسنت را من از قدیم الایام می شناختم. او در دستگاه اطلاعات صدام بود .

زمانی که قرارداد لازم الاجرا می شود، فسادی که وجود دارد مانع و رافع اجرای قرارداد نیست. در خود قانون تجارت ایران نیز ذکر شده که اگر کارمندان شرکتی فسادی کنند و قراداد را نهایی کنند، برای شخص ثالث قرارداد لازم الاجرا است. شرکت در این شرایط تنها می تواند علیه کارمند خودش که فساد کرده شکایت کند. از نظر شرعی نیز در قرآن آمده است : یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود: ای کسانی که ایمان اورده اید به عهدتان وفا دار باشید.

برای جلوگیری از فساد باید ابتدا زمینه فساد از بین برود. حتما وقتی غذا درست می کنید، یک قاشق باکتری داخل آن نمی ریزید.

نرسی قربان: مدیران کرسنت شکایت از ایران را به دادگاه های بین المللی بردند و ایران را جریمه کردند. اگر کسی ادعا دارد پولی داده یا رشوه ای ردو بدل شده،چرا مدارک آن را ارایه نمی کند .این کار سبب می شود که قرارداد ارزش خود را به لحاظ قوانین بین المللی از دست بدهد و به نفع ما تمام شود. اگر فسادی رخ داده باشد،با ارایه مدارک می توان ۲ تا ۳ میلیارد دلار از جریمه ایران را با این مدارک کم کرد. اما هنوز کسی چنین مدرکی ارایه نکرده است.

این روزها سایه تحریم ها گسترده تر شده. چه تضمینی وجود دارد که توتال وسط راه برنگردد؟

نرسی قربان: هم توتال و هم شرکت های دیگر که برای سرمایه گذاری در ایران تعلل می کنند، به دلیل سایه تحریم های جدید است. در حال حاضر برجام اجرایی شده اما قانون داماتو هنوز برجا است. براساس این قانون، کشورهای خارجی بیش از ۲۰ میلیارد دلار در سال نمی توانند در ایران سرمایه گذاری کنند. در قالب این قانون هم قراردادهای بیع متقابل ها اجرایی شد. باوجودی که توتال، استات اویل و انی در مقابل آمریکا مقاومت کردند و رئیس جمهور امریکا هم که مجری این تحریم ها بود انرا به خاطر کشورهای اروپائی اعمال نکرد. در حال حاضر امریکا رییس جمهوری دارد که به دنبال وضع تحریمهای جدید است. ممکن است شرایط سخت شود. در چنین حالتی هرشرکتی که برای سرمایه گذاری در ایران پا پیش می گذارد،یعنی همه جوانب را سنجیده است.

به نظر من مهم ترین پیام سیاسی قرارداد توتال بی توجهی به تهدیدهای آمریکاست. اسرائیل، امریکا و عربستان سعودی همگی به دنبال این هستند که این قراردادها اجرایی نشود. پس قرارداد توتال به لحاظ  سیاسی هم حائز اهمیت بسیاری است. همه دنیا جمع شده اند که نگذارند این قرارداد اجرایی شود. کسانی که در داخل معترض هستند، به سد شکستن این قرارداد توجه نمی کنند. در حالی که باید توجه داشت با توجه به عملیاتی شدن این قرارداد، شرکت های دیگر خارجی هم اطمینان پیدا می کنند و برای سرمایه گذاری به ایران بیایند.

مسئله دیگر صیانت از برداشت از مخازن است. حتما شرکت ملی نفت ایران کل مخزن  را به توتال نمی دهد که توتال هرکاری که می خواهد انجام دهد. شرکت نفت نیز این قرارداد حضور دارد. کنسرسیومی مشترک تشکیل شده که تمام تصمیمات شرکت های توتال با تصمیمات شرکت نفت ایران هماهنگ می شود. البته اگر خودمان متخصص صیانت  از مخازن داشته باشیم، می توانیم به بهترین نحو بر این کار نظارت کنیم.

نقد دیگری که بر قرارداد نفتی وارد شده، رعایت امانت در اطلاعات میدان است. می گویند توتال چون با قطری ها قرارداد دارد،اطلاعات بخش ایرانی را به آنها می دهند. چه تضمینی وجود دارد که توتال امانتداری کند ؟

شمس اردکانی: کسی که نخواهد به پنجره اش سنگ بزنند، به پنجره مردم سنگ نمی زند. ما در اتاق بازرگانی یک کمیته ای داریم که اگر کسی قانون بازرگانی را رعایت نکند، جریمه می شود. به طور مثال کسی یک محموله را به دونفر فروخته باشد، در کمیته بررسی می شود و کارت بازرگانی شخص خاطی باطل می شود. مسائل ضرر دیدگان یک مسئله حقوقی است که باید در دادگاه بررسی شود. اگر اطلاعات ما را به اشخاص ثالث بدهند، حتما کار غیر قانونی انجام داده اند. در قرارداد هم آمده که اگر طرفین اطلاعات طرف مقابل را بدون تایید به رقیب بدهد، جریمه می شوند. کسانی که می خواهند کاسب باشند به دنبال این نیستند که بدنام شوند. برای همین شرکت های معتبر به این مسیر نمی روند. شرکت های بزرگ دنبال حقه بازی نیستند. نمی خواهند آبروی خود را در جهان ببرند. اصحاب جهل خودشان خطا کار هستند. اگر ما همچنان شک داشته باشیم، نتیجه این شک به جیب قطری ها واریز می شود. به نظر من این انتقاد مبنایی ندارد و اگر واقعی باشد، باید این موضوع را ثابت کنند. حرفی که قابل اثبات نیست را آدم عاقل نمی زند.

به نظر شما چه کار باید کرد که این نقدها کاهش یابد؟راه تعامل  وزارت نفت به عنوان متولی اجرای قراردادهای نفتی با منتقدان چیست؟

نرسی قربان: در کشور ذخایر زیادی داریم که نیاز به تکنولوژی و سرمایه دارند. باید مسائل سیاسی را کنار بگذاریم. وزارت نفت باید بیشتر با کسانی که نقد دارند، تعامل کند. باید به کسانی که نقد قراردادی و حقوقی دارند، توجه کند.

شمس اردکانی: به نظرمن باید اول تکلیف آن آقایانی را روشن کرد که میلیاردها دلار پول نفت را از بین بردند . فسادهایی کردند که شفاف نیست. یک شبه با شرکتی که تشکیل و ثبت نشده قرارداد بستند. در حالی که شرعا با شخصی که وجود ندارد، نمی توان قرارداد بست. بنده معتقد هستم که بدخواهان ایران این افراد را تحریک می کنند. آنها مانند کسانی عمل می کنند، که شایعه پراکنی می کنند. در قرآن آمده است که إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ.


آدرس ایمیل فرستنده : آدرس ایمیل گیرنده  :

نظرات کاربران
ارسال نظر
نام کاربر
ایمیل کاربر
شرح نظر
Copyright 2014, all right reserved | Developed by aca.ir